دوشنبه 28 مهر 1399
ن : اصغر

پشت پرده تعطیلی دنباله‌دار کنسرت‌ها؛ هراس کرونا یا طمع سود بیشتر؟

خبرگزاری مهر -گروه هنر-علیرضا سعیدی: حاشیه‌های ریز و درشت موسیقی در ایران انگار تمامی ندارد، گویی این حاشیه‌ها در هر دوره مدیریتی به نسبت سیاست‌های فرهنگی و سیاسی دولت‌ها دائم در تغییرند و قصد فروکش هم ندارند. حالا شما فکر کنید در این گذر و لابیرنت پر رمز و راز که وابسته به بسیاری از اماها و اگرهای رسانه‌ای و غیر رسانه‌ای - هنری و غیر هنری و سیاسی و غیر سیاسی است، سر و کله یک ویروس چغر بد بدن به نام «کرونا» هم پیدا شود و در هزارتوی حاشیه‌های موسیقی که همانند فوتبال دائم در حال تولد و تکثر است، خود را به اهالی موسیقی تحمیل و بر روند اتفاقات مسلط شود.

در چنین شرایطی این صاحبان آثار و تولیدکنندگان بازار موسیقی هستند که به تنهایی برای این پیکره آسیب‌پذیر تعیین تکلیف می‌کنند. فرآیندی که برای هدایت و راهبری آن مدیریتی لازم است تا ضمن حفظ روحیه تعامل با فعالان موسیقی، شرایطی را فراهم آورد که اوضاع لااقل از آنچه هست، بدتر نشود.

واقعیت این است که فضای فعالیت‌های فرهنگی و هنری کشور از ابتدای سال ۹۹ به سمت و سویی رفته است که فعالان حوزه‌هایی چون سینما، تئاتر و هنرهای تجسمی در تلاشند تا خوب یا بد چراغ صنف‌شان را روشن نگه دارند تا همان یک ذره امیدی که برایشان در این شرایط نامتعادل باقی مانده تبدیل به ناامیدی نشود. بماند که تصمیم‌گیری‌های عجیب و غریبی که بر مبنای آن ویروس کرونا اخلالی در برگزاری مسابقات کشتی به‌وجود نمی‌آورد اما اجرای نمایش و اکران فیلم را غیربهداشتی قلمداد می‌کند، چه ضررهای ویرانگری به هنرمندان وارد کرده است!

اما همچنان از یک سو هنرمندان تئاتر در تالارهای نمایشی مختلف و از سویی دیگر سینماگران در حوزه‌های مختلف تولید، اکران و سریال‌سازی مشغول کارند و با اینکه می‌دانند شرایط اقتصادی در روزهای کرونایی تقریباً به طور کامل چرخه اقتصادی هنر را از کار انداخته، اما با همان نیمچه امید فضایی را فراهم آورده‌اند تا ضمن رعایت شیوه نامه‌های بهداشتی، میزبان مخاطبان باشند.

حوزه موسیقی اما به‌کل شرایط متفاوتی داشته است؛ غیر از برگزاری چند کنسرت آنلاین در اوایل روزهای شیوع بیماری کووید ۱۹ و البته فعالیت‌های نصفه نیمه ارکسترهای دولتی در تالار وحدت به بهانه‌های مختلفی که اصلاً هم برنامه مشخصی از سوی بنیاد رودکی برای آنها اعلام نشده، باقی فعالیت‌ها در حوزه موسیقی به طور کامل تعطیل شده و صاحبان سرمایه در این بخش ترجیح می‌دهند به بهانه حفظ سلامتی مخاطبان، از برگزاری کنسرت خودداری کنند؟

اما آیا واقعاً موضوع سلامتی تماشاگران در میان است؟ آیا موضوع هزینه برگزاری کنسرت‌ها و سود کم اجراهای زنده با ظرفیت حداقلی تماشاگر بهانه‌ای برای توقف فعالیت هنرمندان این عرصه نشده‌است؟ پس در این میان آن دسته از هنرمندانی که در فضای موسیقی پاپ فعالیت نمی‌کنند چه شرایطی را تجربه می‌کنند که حتی در روزهای غیر کرونایی هم از کمترین میزان حمایت تهیه کنندگان و فضای دولتی بهره مند بودند؟

این موارد و بسیاری از اما و اگرهای دیگر موجب شد تا در این روزهای کرونایی به سراغ محمد اله یاری فومنی مدیرکل دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برویم و با او درباره برخی از ابهامات در حوزه موسیقی و البته فعالیت این مجموعه دولتی در روزهای کرونایی و ایام منتهی به درگذشت استاد محمدرضا شجریان که روزهای پر بحران و پرالتهابی برای همه فعالان موسیقی بود، پرسش‌هایی را مطرح کنیم. پرسش‌هایی که اگرچه با پاسخ مشروح و صریح یک مدیر دولتی همراه بود اما به نظر می‌آید باید روشنگری‌های بیشتری درباره بخش‌هایی از آن صورت بگیرد.

محمد اله یاری فومنی که خرداد ماه سال گذشته وارد دفتر موسیقی وزارت ارشاد شد، در یک گفتگوی یک ساعته خود با خبرگزاری مهر، ضمن تشریح فعالیت‌های این مجموعه حساس و پرالتهاب از حاشیه‌ها و اتفاقات مرتبط با حوزه مدیریتی خود در ماه‌های کرونایی سخن گفت.

بخش اول گفتگوی مشروح خبرگزاری مهر با محمد اله‌یاری فومنی را در ادامه می‌خوانید؛

* موسیقی ایران طی هفته‌های گذشته یا بهتر بگویم ماه‌های گذشته به دلیل وخامت شرایط جسمی استاد محمدرضا شجریان و در نهایت درگذشت این هنرمند، شرایط پرالتهابی داشت، شرایطی که به دلیل اهمیت و جایگاه هنری این هنرمند فقید موسیقی ایرانی تقریباً بخشی از جامعه را هم تحت‌تأثیر خود قرار داد، بد نیست ابتدا و قبل از اینکه وارد پرسش‌های محوری این گفتگو شویم، درباره اقدامات جنابعالی و همکارانتان در دفتر موسیقی و معاونت هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی پیرامون مدیریت این شرایط و برنامه‌ریزی برای بدرقه استاد شجریان، توضیحاتی را ارائه دهید.

من قبل از پاسخ به این پرسش شما باید اول به این نکته اشاره کنم که امیدوارم راه استاد شجریان توسط شاگردان ایشان و سایر هنرمندان عرصه موسیقی تداوم پیدا کند و ما شاهد گسترش فرهنگ و هنر ایرانی در اقصی دنیا باشیم. در ارتباط با اقداماتی که در مجموعه معاونت هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برای مرحوم شجریان صورت گرفت، باید بگویم اواخر سال گذشته که حال ایشان رو به وخامت گذاشت معاونت امور هنری به صورت متمرکز و مستمر با بیمارستان جم و مجموعه کادر پزشکی در ارتباط و در جریان احوالات استاد بود و در این زمینه هم پیگیری‌هایی را انجام می‌داد. ما در همین چارچوب پیش‌بینی‌هایی را هم در داخل وزارتخانه و در سطح عالی با شخص آقای وزیر در رابطه با مسائلی چون روند درمانی استاد شجریان، پیگیری موضوع از وزارت بهداشت و نحوه حمایت‌های ارشاد از خانواده محترم استاد داشتیم.

گفتگوهایی هم با همایون شجریان در اوایل سال جاری صورت گرفت و تمایل خودِ خانواده این بود که چنانچه استاد شجریان به رحمت خدا رفتند، تدفین در توس انجام پذیرد، از طرف وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و معاون هنری هم گفتگوها و مکاتباتی با نهاد ریاست جمهوری و وزارت میراث فرهنگی صورت گرفت تا مجوزهای لازم در ارتباط با خاکسپاری استاد شجریان در جوار آرامگاه فردوسی اخذ شود.

در این زمینه هم موافقت‌های لازم گرفته شده و هماهنگی‌ها هم با آقای همایون شجریان صورت پذیرفت. علاوه بر اینها، گفتگوها و جلسات ادامه داشت و در هفته منتهی به فوت استاد شجریان این پیگیری‌ها و جلسات با نهادهای بیرونی، خانواده استاد، خانه موسیقی، کادر پزشکی بیمارستان تداوم پیدا کرد.

بعد از ضایعه درگذشت استاد هم ما در ارتباط با تغسیل و تشییع در بهشت زهرا و انجام امور خاکسپاری در شهر توس پیگیرهای مستمری با مجموعه استانداری خراسان رضوی، خانواده استاد شجریان، خانه موسیقی و نهادهای مرتبط داشتیم. ما در زمینه اعزام هنرمندان به مشهد و اقامت و حضور هنرمندان در مراسم تدفین و نهایتاً بازگشت هنرمندان به تهران کارهایی را انجام دادیم که مراسم برگزار شده تا آنجا که در وظیفه ما بود در شأن مرحوم شجریان بوده باشد. چرا که تمامی این کارها در تکریم جایگاه و قدردانی از تلاش‌های ایشان بوده است.

خبرگزاری مهر -گروه هنر-علیرضا سعیدی: حاشیه‌های ریز و درشت موسیقی در ایران انگار تمامی ندارد، گویی این حاشیه‌ها در هر دوره مدیریتی به نسبت سیاست‌های فرهنگی و سیاسی دولت‌ها دائم در تغییرند و قصد فروکش هم ندارند. حالا شما فکر کنید در این گذر و لابیرنت پر رمز و راز که وابسته به بسیاری از اماها و اگرهای رسانه‌ای و غیر رسانه‌ای - هنری و غیر هنری و سیاسی و غیر سیاسی است، سر و کله یک ویروس چغر بد بدن به نام «کرونا» هم پیدا شود و در هزارتوی حاشیه‌های موسیقی که همانند فوتبال دائم در حال تولد و تکثر است، خود را به اهالی موسیقی تحمیل و بر روند اتفاقات مسلط شود.

در چنین شرایطی این صاحبان آثار و تولیدکنندگان بازار موسیقی هستند که به تنهایی برای این پیکره آسیب‌پذیر تعیین تکلیف می‌کنند. فرآیندی که برای هدایت و راهبری آن مدیریتی لازم است تا ضمن حفظ روحیه تعامل با فعالان موسیقی، شرایطی را فراهم آورد که اوضاع لااقل از آنچه هست، بدتر نشود.

واقعیت این است که فضای فعالیت‌های فرهنگی و هنری کشور از ابتدای سال ۹۹ به سمت و سویی رفته است که فعالان حوزه‌هایی چون سینما، تئاتر و هنرهای تجسمی در تلاشند تا خوب یا بد چراغ صنف‌شان را روشن نگه دارند تا همان یک ذره امیدی که برایشان در این شرایط نامتعادل باقی مانده تبدیل به ناامیدی نشود. بماند که تصمیم‌گیری‌های عجیب و غریبی که بر مبنای آن ویروس کرونا اخلالی در برگزاری مسابقات کشتی به‌وجود نمی‌آورد اما اجرای نمایش و اکران فیلم را غیربهداشتی قلمداد می‌کند، چه ضررهای ویرانگری به هنرمندان وارد کرده است!

اما همچنان از یک سو هنرمندان تئاتر در تالارهای نمایشی مختلف و از سویی دیگر سینماگران در حوزه‌های مختلف تولید، اکران و سریال‌سازی مشغول کارند و با اینکه می‌دانند شرایط اقتصادی در روزهای کرونایی تقریباً به طور کامل چرخه اقتصادی هنر را از کار انداخته، اما با همان نیمچه امید فضایی را فراهم آورده‌اند تا ضمن رعایت شیوه نامه‌های بهداشتی، میزبان مخاطبان باشند.

حوزه موسیقی اما به‌کل شرایط متفاوتی داشته است؛ غیر از برگزاری چند کنسرت آنلاین در اوایل روزهای شیوع بیماری کووید ۱۹ و البته فعالیت‌های نصفه نیمه ارکسترهای دولتی در تالار وحدت به بهانه‌های مختلفی که اصلاً هم برنامه مشخصی از سوی بنیاد رودکی برای آنها اعلام نشده، باقی فعالیت‌ها در حوزه موسیقی به طور کامل تعطیل شده و صاحبان سرمایه در این بخش ترجیح می‌دهند به بهانه حفظ سلامتی مخاطبان، از برگزاری کنسرت خودداری کنند؟

اما آیا واقعاً موضوع سلامتی تماشاگران در میان است؟ آیا موضوع هزینه برگزاری کنسرت‌ها و سود کم اجراهای زنده با ظرفیت حداقلی تماشاگر بهانه‌ای برای توقف فعالیت هنرمندان این عرصه نشده‌است؟ پس در این میان آن دسته از هنرمندانی که در فضای موسیقی پاپ فعالیت نمی‌کنند چه شرایطی را تجربه می‌کنند که حتی در روزهای غیر کرونایی هم از کمترین میزان حمایت تهیه کنندگان و فضای دولتی بهره مند بودند؟

این موارد و بسیاری از اما و اگرهای دیگر موجب شد تا در این روزهای کرونایی به سراغ محمد اله یاری فومنی مدیرکل دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برویم و با او درباره برخی از ابهامات در حوزه موسیقی و البته فعالیت این مجموعه دولتی در روزهای کرونایی و ایام منتهی به درگذشت استاد محمدرضا شجریان که روزهای پر بحران و پرالتهابی برای همه فعالان موسیقی بود، پرسش‌هایی را مطرح کنیم. پرسش‌هایی که اگرچه با پاسخ مشروح و صریح یک مدیر دولتی همراه بود اما به نظر می‌آید باید روشنگری‌های بیشتری درباره بخش‌هایی از آن صورت بگیرد.

محمد اله یاری فومنی که خرداد ماه سال گذشته وارد دفتر موسیقی وزارت ارشاد شد، در یک گفتگوی یک ساعته خود با خبرگزاری مهر، ضمن تشریح فعالیت‌های این مجموعه حساس و پرالتهاب از حاشیه‌ها و اتفاقات مرتبط با حوزه مدیریتی خود در ماه‌های کرونایی سخن گفت.

بخش اول گفتگوی مشروح خبرگزاری مهر با محمد اله‌یاری فومنی را در ادامه می‌خوانید؛

* موسیقی ایران طی هفته‌های گذشته یا بهتر بگویم ماه‌های گذشته به دلیل وخامت شرایط جسمی استاد محمدرضا شجریان و در نهایت درگذشت این هنرمند، شرایط پرالتهابی داشت، شرایطی که به دلیل اهمیت و جایگاه هنری این هنرمند فقید موسیقی ایرانی تقریباً بخشی از جامعه را هم تحت‌تأثیر خود قرار داد، بد نیست ابتدا و قبل از اینکه وارد پرسش‌های محوری این گفتگو شویم، درباره اقدامات جنابعالی و همکارانتان در دفتر موسیقی و معاونت هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی پیرامون مدیریت این شرایط و برنامه‌ریزی برای بدرقه استاد شجریان، توضیحاتی را ارائه دهید.

من قبل از پاسخ به این پرسش شما باید اول به این نکته اشاره کنم که امیدوارم راه استاد شجریان توسط شاگردان ایشان و سایر هنرمندان عرصه موسیقی تداوم پیدا کند و ما شاهد گسترش فرهنگ و هنر ایرانی در اقصی دنیا باشیم. در ارتباط با اقداماتی که در مجموعه معاونت هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برای مرحوم شجریان صورت گرفت، باید بگویم اواخر سال گذشته که حال ایشان رو به وخامت گذاشت معاونت امور هنری به صورت متمرکز و مستمر با بیمارستان جم و مجموعه کادر پزشکی در ارتباط و در جریان احوالات استاد بود و در این زمینه هم پیگیری‌هایی را انجام می‌داد. ما در همین چارچوب پیش‌بینی‌هایی را هم در داخل وزارتخانه و در سطح عالی با شخص آقای وزیر در رابطه با مسائلی چون روند درمانی استاد شجریان، پیگیری موضوع از وزارت بهداشت و نحوه حمایت‌های ارشاد از خانواده محترم استاد داشتیم.

گفتگوهایی هم با همایون شجریان در اوایل سال جاری صورت گرفت و تمایل خودِ خانواده این بود که چنانچه استاد شجریان به رحمت خدا رفتند، تدفین در توس انجام پذیرد، از طرف وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و معاون هنری هم گفتگوها و مکاتباتی با نهاد ریاست جمهوری و وزارت میراث فرهنگی صورت گرفت تا مجوزهای لازم در ارتباط با خاکسپاری استاد شجریان در جوار آرامگاه فردوسی اخذ شود.

در این زمینه هم موافقت‌های لازم گرفته شده و هماهنگی‌ها هم با آقای همایون شجریان صورت پذیرفت. علاوه بر اینها، گفتگوها و جلسات ادامه داشت و در هفته منتهی به فوت استاد شجریان این پیگیری‌ها و جلسات با نهادهای بیرونی، خانواده استاد، خانه موسیقی، کادر پزشکی بیمارستان تداوم پیدا کرد.

بعد از ضایعه درگذشت استاد هم ما در ارتباط با تغسیل و تشییع در بهشت زهرا و انجام امور خاکسپاری در شهر توس پیگیرهای مستمری با مجموعه استانداری خراسان رضوی، خانواده استاد شجریان، خانه موسیقی و نهادهای مرتبط داشتیم. ما در زمینه اعزام هنرمندان به مشهد و اقامت و حضور هنرمندان در مراسم تدفین و نهایتاً بازگشت هنرمندان به تهران کارهایی را انجام دادیم که مراسم برگزار شده تا آنجا که در وظیفه ما بود در شأن مرحوم شجریان بوده باشد. چرا که تمامی این کارها در تکریم جایگاه و قدردانی از تلاش‌های ایشان بوده است.